ادبیات
-
از مهر هیچ نشان نمی یابی – اثری تازه از برومند نجفی
چشم مدار چشم مدار از این مردم بی باور ای آن که با خود از دیار عشق قصه…
بیشتر بخوانید » -
خانه ای كنار مترو – داستانی متفاوت از کیوان کیخسروپور
مترو با هياهوی بسيار از كنار خانه گذشت. مامور زنگ در را فشرد. لحظاتی بعد در باز شد. نگاه های…
بیشتر بخوانید » -
به هزارانی که عشق را پاس نمی دارند – برومند نجفی
به هزارانی که عشق را پاس نمی دارند و به آنی که عشق را وفادار است. …… آه ای عشق!…
بیشتر بخوانید » -
داستانک ” خیانت ” نوشته ای تازه از کیوان کیخسروپور
رئیس دادگاه روبه زن میانسال کرد و گفت : دادخواست تان چیه ؟ زن میانسال بلند شد و روبه روی…
بیشتر بخوانید » -
” پرونده ” داستانی دیگر از کیوان کیخسروپور
گروهبان پشت میز نشست و پرونده را گشود . شروع به نوشتن كرد . بعد از مدتی سر بلند كرد…
بیشتر بخوانید » -
آیا مرگ از تو آدم خوشبختتری میسازد؟ – حسین شکربیگی
اما کبریت زیر آوار بهمن از هوش رفته و عیسای ناصری هرچه میکوشد نمیتواند صلیبش را پنهان کند از چشم…
بیشتر بخوانید » -
داستانک ( آتش و باد ) – کیوان کیخسروپور
تا حاجی وارد حجره شد ، کتاب شعر را زیر میز لیز دادم . آخه حاجی همیشه می گفت :…
بیشتر بخوانید » -
شعری تازه از آیت نامداری
کم کم دارد باورم میشود دنیا مثل سهشنبهای نحس دیر میگذرد و این ساعت لعنتی زمان را نمیفهمد آنروزها بیشتر…
بیشتر بخوانید » -
داستانک ( قراضگی ) – کیوان کیخسروپور
ماشین فیات ، زیر ریزش برگهای پاییزی و فضله ی گنجشکان کهنسالی اش را چرت می زد کنارش ، داخل…
بیشتر بخوانید » -
” ناجی ” – اثری از برومند نجفی
در آن تاریکی بی پایان که گرفته بود مرا پیرامن، در آن هوای فسرده ی جانکاه که ره را…
بیشتر بخوانید »