عصری بنام تئاتر و موسیقی در اسلام آباد غرب
ظهر روز سی ام دیماه سال ۱۳۹۶ پیامی تلگرامی از سوی یکی از فعالین حوزه فرهنگ و ادب شهر اسلام آباد دعوتم میکند تا در یک برنامه به ظاهر شاد شرکت کنم. پس از گذشت دقایقی پیام دعوتنامه عمومی را برای چند تن از دوستانم ارسال میکنم !.
ساعت ۱۵ با یکی از دوستانم و پسر خوردسالش همراه میشویم تا به تالار شهرداری برویم و پس از مدتها شاهد اجرای برنامه ایی باشیم که طبق دعوتنامه، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اسلام آبادغرب برگزار کننده اش میباشد. از لحظه دیدن دعوتنامه و همچنین محل برگزاری آن بسیار خوشحال میشوم که پس از مدتها برنامه ایی در این مقیاس در حال اجراست .
در طول مسیر نه چندان طولانی و هوای سرد زمستانی که زلزله، کم بارانی و بارش خاک همگی برای مردم این دیار دست به دست هم داده اند دختربچه های مدرسه ایی را میبینم که به مانند گروهان های پیاده نظام در حال رژه رفتن بر روی پیاده روهای شهر هستند و معلمانی همراشان.
جلوی ساختمان تالار شهرداری که خاطرات برگزاری برنامه های متعددی همچون همایش شعر کوردی جنوب، شاکه و خان مەسۊر ، هورە و تەمیرە، کنسرت گروە شاخوەشین و … را برایم تداعی میکند در حال پیداه شدنیم.بغیر از دو سه نفر که برایمان ناشناخته اند و چند ماشین پارک شده و سرما دیگر خبری نیست، پله ها را طی میکنیم و به در ورودی سالن میرسیم. ساعت به ۱۵:۳۰ رسیده صدای سان چک عوامل صدابردار و اجرایی کمی مضطربم میکند.قرار بود برنامه ساعت ۱۵ شروع شود اما به بهانه رسم نامیمون تاخیر در برنامه های عمومی، کمی خودم را دلخوش میکنم.
وارد سالن میشویم بغیر از کارکنان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اسلام آباد، صدابردارها و چند همشهری کسی در این سالن ۵۰۰ نفره نیست. پس از گذشت چند دقیقه پیادنظام های مدرسه ایی وارد سالن میشوند.
حدود ساعت ۱۶ مجری برنامه با لباس کوردی خوش رنگ و شیکش مراسم را شروع میکند ” وە ناو خودا …..” از سخنانش زوایای دیگری از برنامه آشکار میشود. ” ما میزبان هنرمندان یزدی هستیم که برای مناطق زلزله زده هر روز در یکی از این مناطق اجرای برنامه دارند و …….”
به رسم ادب و مهمان نوازی هنرمندی مسن را به استقبالشان دعوت میکند. با ورود مهمانان! یا بهتر بگویم میزبانان و برگزار کننده گان اصلی مراسم، دخترکان مدرسه ایی که تا لحظاتی قبل از آن مشغول سلفی گرفتن بهمرا دوستانشان بودند به وجد می آیند و برای لحظاتی سکوت حاکم بر سالن را میشکنند.
قبل از اجرای برنامه توسط هنرمندان یزدی مجری همشهری یکی ازهنرمندان هوره چڕ را به روی سن شلخته و بی نظم سالن دعوت میکند. هنرمند همشهری بعد از خوش آمد گویی شروع به اجرای هوره میکند آنهم با مقامهای محزون! . قرار بود مردم زلزله زده و مصیبت دیده را قدری خوشحال کنند اما این مقامها بیشتر برای گریه کردن خوب است…
مجری یزدی توضیح میدهد که هدف ما شاد کردن مردم این مناطق است و برای این کار یکی از اعضای گروهشان را برای اجرای برنامه دعوت میکند. هنرمندی با قیافه تکیده کویری که در آستانه کهن سالی است، بهمراه دف آهنگهای شاد فولکلور مناطق یزد و اطراف آن را اجرا میکند.
از روی صندلی ام بلند میشوم تا عکسی از حاضرین در سالن ثبت کنم، بغیر از پیاده نظامهای مدرسه ایی و چند نفر از مسئولین و هنرمندان خبری از شهرواندان عادی در سالن نیست. با خودم فکر میکنم مگر فضای مجازی هم در اختیار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست؟ که اطلاع رسانی کند.
به یاد دارم در زمستان بسیار سرد سال ۱۳۹۳ برای برنامه ” هورە و تەمیرە ” که تنها حدود بیست ساعت قبل از اجرای برنامه مجوز آنرا تحویل دادند همین سالن شهرداری صندلی خالی برای نشستن شرکت کننده گان نداشت و تعداد زیادی ایستاده برنامه رادنبال میکردنند آنهم برنامه ایی که توسط چند تن از جوانان فعال اسلام آبادی برگزار شد. اما این برنامه توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال اجراست!
با نا امیدی زیادی سالن را ترک میکنیم به این نکته فکر میکنم که چطور است برخی از مسئولین نه به استعدادهای این شهر اعتماد میکنند و نه خود توان برگزاری برنامه ایی در حد و اندازه شان شهروندان این شهر زلزله زده فرهنگی دارند ؟!
چندی پیش اسلام آباد غرب میزبان هنرمندانی از استان یزد بود مراسمی که در تالار شهرداریک و با همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان و همکاری اداره آموزش وپرورش و شورای اسلامی شهر برگزار گردید.در این مراسم برنامه هایی مانند هوره ، دف نوازی،شعر خوانی،قصه خوانی و اجرای موسیقی سنتی اجرا گردید.
بدون شک نقطه اوج مراسم اجرای گروه توانمند دف نوازان آراس بود که با اجرای زیبای خود دقایقی تمام حاضرین در سالن را براستی به وجد آورد.
مانند هر مراسمی این مراسم نیز دارای نقاط قوت و ضعفی بود نقاط قوتی مانند ایجاد جو همدلی بین ادارات مختلف و همیاری چند اداره ی متصدی امر فرهنگ در شهرمان ، تزریق روحیه شادی و نشاط به مردم ، تشویق به برگزاری مراسمات مشابه ، آشنایی هنرمندان عرصه موسیقی با گروهی منسجم از استانی دور که شاید موجب تشویق هنرمندان بومی شهرمان-با توجه به پتانسیل بالایشان- به تشکیل گروههای موسیقی که خلأ آن بسیار احساس می شود گردد و از همه مهمتر با توجه به حضور کودکان و نوجوانان ، علاقه مند سازی آینده سازان جامعه به هنر و موسیقی را بتوان برشمرد در کنار این نقاط قوت مسلما این مراسم دارای نقاط ضعفی نیز بود مانند اطلاع رسانی دیر هنگام و بی نظمی هایی روی سن .
دلیل مشکل اطلاع رسانی دیر هنگام این بود که مقصد این گروه در آغاز سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی بود که بنا به مشکلاتی این دو شهر قادر به میزبانی از این هنرمندان نشدند و دقیقا تنها سه ساعت قبل از شروع مراسم به اداره ارشاد اسلامی شهرستان اسلام آباد غرب اطلاع داده شد که بایستی میزبان این مراسم باشد و مشکل بی نظمی روی سن نیز همین اطلاع رسانی دیر هنگام بود زیرا شورای شهر و شهرداری در تدارک تزئین سالن برای جشنهای دهه مبارک فجر بودند و در این زمان کوتاه که صرف اخذ مجوز های قانونی لازم ، هماهنگی با دیگر ادارات ، اطلاع رسانی و … شد دیگر زمانی برای انجام سایر امور باقی نماند.
هدف این یادداشت کوتاه بزرگنمایی هیچ کدام از این نقاط ضعف و قوت نیست بلکه فقط تاکید بر لزوم برگزاری مراسمات این چنینی است زیرا هر مراسم فرهنگی و هنری که در این شهر برگزار می گردد قدمی روبه جلو در عرصه فرهنگ می باشد و مزایای آن بر هیچ کسی پوشیده نیست مسلما با تکرار اینگونه مراسمات نقاط ضعف و ناهماهنگی ها به حداقل خواهد رسید.
به امید آن روز
یک فعال فرهنگی