مقدمه این نوشتار در پی گشایش روشی در ترجمه است؛ به گونهای که گامی فراتر از مرزهای متعارف آن بردارد و با الهام از روش پساساختارگرایی، ترجمه را به نوعی هرمنوتیک-که نمیخواهد خصلت بازگشتی داشته باشد و به التفات مؤلف، التفاتی ندارد-نزدیک کند. البته نه آن گونه از هرمنوتیک که …
ادامه نوشته »