شیوع بیماری« عدم تکلم به زبان مادری» در سنندج و کرمانشاه
رحیم لقمانی شاعر، مترجم و نویسنده کرد گفت: ویروس بیماری عدم تکلم به زبان مادری، متاسفانه بیشتر در کرمانشاه و سنندج شیوع پیدا کرده و می تواند دلایل بسیاری داشته باشد.
به گزارش هساره به نقل از زریان، در ارتباط با زبان و ادبیات کردی بسیار گفته شده و صدها اثر مکتوب در ارتباط با قدمت و ریشه و قواعد و زوایای مرتبط و مختلف این فرهنگ و ادب غنی و کهن منتشر شده و هرچه هم در ارتباط با این مهم به صورت های مختلف به ویژه به صورت مکتوب و اصولی تر نگارش شود تکراری نخواهد بود و ارزشمند و مفید و مثمر ثمر تر نیز خواهد بود.
شعر یکی از هنرهای کهن کردستان است که مانند موسیقی و در کنار موسیقی با عجین شدن با آن در فکر، کار و تلاش و به طور کلی در زندگی مردم جاری و عجین شده که آن را جزیی از خود می دانند چون یکی از پایه ها و ریشه های ارزشمند فرهنگ و ادب کردها شعر بوده است هر چند که بیشتر آن را منظومه ها و اشعار فولکلور تشکیل داده اما از سده های گذشته شاعرانی توانمند و با احساس و غالب بر فنون ادبی با تولید و سرودن آثاری خاص با فرم و قالب و وزن و قافیه هایی ماندگار و اشعاری درون مایه ای با محتوا و دیدگاهی انسانی و توجه به مسائل و موضوعات ملی و میهنی و آیینی و عشق و طبیعت شعر و شاعری را در میان کردها ماندگارتر و جهانی کردند و به غنای فرهنگی و ادبی و ارزش های کهن این دیار اعتباری بهتر و بیشتر بخشیدند.
یکی از فعالان کردستان در عرصه فرهنگ و ادب کاک رحیم لقمانی شاعر، مترجم و نویسنده کردستانی است که سالهاست در این حوزه مشغول به فعالیت و تلاش برای ارتقاء ارزشهای فرهنگی و ادبی کردستان است که در ارتباط با فعالیت ها، آثار و اشعارش و همچنین دیدگاهش به حوزه فرهنگ، زبان و شعر گفتگویی انجام گرفته که تقدیم علاقمندان و مخاطبان می شود.
رحیم لقمانی در سال ۱۳۴۰ هجری شمسی در سقز متولد شده و تحصیلات خود را در همان شهر ادامه داده و مقطع کارشناسی ادبیات را به اتمام رسانده است. در روستاها و شهر سقز در کسوت و شغل شریف معلمی به تدریس مشغول می شود و سال تحصیلی ۸۰- ۷۹ به سنندج انتقال می یابد و در دبیرستانهای ناحیه یک تا هنگام بازنشستگی پیش از موعد، به کارش ادامه می دهد. سال ۸۳- ۸۲ منتخبی از اشعارش تحت عنوان «زامستان» به چاپ می رساند. همچنین کتاب «فاشیزم چیست» اثر یلماز گونای کارگردان و فیلمنامه نویس کُرد را که قبلاً ترجمه کرده است همان سال ۸۳ مجدداً چاپ و منتشر می کند.
لقمانی در بیشتر کنگره ها و همایش های مربوط به زبان و ادبیات کُردی با ارائه ی مقالات تحقیقی شرکت کرده است.
وی با کوشش و تحقیق بسیار بر روی آثار و افکار بابا طاهر موفق می شود دوبیتی های این شاعر یارسانی (کلهری) را به زبان کُردی (مکریانی) برگرداند و سال ۹۲ با کوشش و سرمایه گذاری یکی از فعالین عرصه چاپ و نشر کردستان آقای کیومرث کرباسی (مدیرمسئول انتشارات علمی کالج) این اثر عرفانی یارسانی را به چاپ برساند.
* کاک رحیم در ابتدا از دنیای شعر و شاعری خودت بگو، چطور شد که به شعر و ادبیات علاقمند شدی و نخستین شعرت را کی سرودی؟
– در دوران ابتدایی ام در سقز در کتابفروشی ها از کتابهای کُردی خبری نبود؛ بجز چند منظومه ی ساده ی دینی در وزن ده هجایی شعر کُردی که بعلت علاقه ی فراوانم به شعر و کتابهای کُردی تقریباً بیشتر این آثار و منظومه های دینی کُردی را از حفظ می خواندم. چند شعر قانع را نیز پیدا کرده و در مجالس برای همسالانم می خواندم. همان سال های ابتدایی و راهنماییم تقریباً تمام کار روزانه ام را با وزن و قافیه (همان شعر ده هجایی فلکلور کُردی) بصورت شفاهی برای مردم یا دوستان و همسالانم بیان می کردم. می توانم بگویم همه مخاطبانم (هم سن و سالان و بزرگترها) از آنچه آن ها شعر فی البداعه ی من می نامیدند بسیار خوششان می آمد و تشویقم می کردند؛ در واقع آن جمله های کودکانه ی موزون و مقفی اولین سروده های من بودند
* به نظر شما دلیل ماندگاری یک شعر و یا یک شاعر چیست؟
– آنچه به شعر ماندگاری می بخشد شعریت و هنر سحرآمیز زبان شاعرانه است. شعر «نالی» با گذشت دو قرن و گذشت قرن های آینده نیز بر قله ی ماندگاری هنر شعری می درخشد. شعر حافظ پس از قرن ها هنوز هم بیانگر درون و آمال و آرزوهای یک ملت و مخاطبان خود به شمار می رود. راز ماندگاری اثر و نام چنین شاعرانی تعهد آنان به زبان و هنر خود بر محور اهداف والای انسانیت است. هنر چنین شاعرانی که زاده ی حدیث نفس است، خود به گونه ای زبان رازها و مرزهای درونی مخاطبین همیشگی خود گشته است
* دنیای شعر و شاعری و ادبیات را در کردستان در وضعیت کنونی چگونه می بینی؟
– دنیای شعر و شاعری! همچون پله برقی خیابانی است که رهگذران بسیاری در حال عبور از آن هستند. شاید تعداد شاعر و شعرنویسان بیشتر از مخاطبان خود شعر دیده می شوند! بیشتر جوانان و علاقمندان به ادبیات صرفنظر از تخصص یا رشته ی تحصیلی، کارشان را با سرودن شعر شروع می کنند و هر کدام خود را صاحب سبک و سیاق مدرن مخصوص به خود می دانند و شاید هیچ نقدی را برنتابند. و باید بگویم نویسنده و محقق راستین در ژانرهای دیگر ادبی بسیار کم است. بررسی کلی وضع ادبیات کُردی در کردستان که متاسفانه جایگاهی در آموزش رسمی ندارد، کار چندان ساده ای نیست که بتوان در یک سوال به آن پرداخت و…
*خوب به نظر جنابعالی دلایل کاهش مخاطبان شعر و ادب چیست؟
– از یک طرف مردم به شدت درگیر مشکلات معیشتی و مسائل پیچیده و ظواهر زندگی هستند و از طرفی هم امروزه غم نان انسان را برده ی خود کرده و تحولات و اتفاقات ناگوار دور و بر، آسودگی روحی، درونی، فکری و جسمی انسان ها را برآشفته است. همچنین از طرف دیگر وجود رسانه های متعدد، سایت های گوناگون در منازل حتی پیوندهای عاطفی اجتماعی انسان را از هم گسسته و… این پدیده ها و دلایل دیگر نیز، زمان و مکانی برای پرداختن به اندیشیدن و دنیای معنوی هنر و ادبیات برای ما باقی نگذاشته است.
دلیل دیگر این پدیده به خود شعر و ادبیات و علی الخصوص آثار امروزی ادبیات برمی گردد. شعر امروز تا چه حد توانسته با مخاطبان خود پیوند عمیق عاطفی و انسانی برقرار کند؟ شعر امروزی تا چه اندازه توانسته دنیای واقع انسانی و خود شاعر را (بعنوان عضوی از جامعه ی مخاطبان) به تصویر بکشد؟ آیا شعر امروز ما هنر و اندیشه ی تازه ای برای گفتن دارد؟ این هنر زبانی یا بازی های زبانی به کار گرفته شده تا چه اندازه موفق شده با مخاطبان زبانی خود، و با احساس و اندیشه ی علاقمندان شعر ارتباط تنگاتنگ برقرار کند و… و…؟
در ارتباط با وجود متعدد رسانه ها و سایت های مختلف صحبت کردید، شما تأثیر ماهواره و برنامه های مختلف تلویزیونی و بی ربط به فرهنگ و ادب به ویژه بی ربط به آداب و فرهنگ کردستان را در کاهش مخاطبان ادب و شعر چگونه بررسی می کنید و به چه میزان این مهم نقش دارد؟
– در واقع طرح و چگونگی بیان پرسش، جواب واضح آن را نیز با خود دارد. بیشتر کانال های ماهواره ای جنبه ی تبلیغاتی و حزبی مشخص دارند و هر کدام از دیدگاه و چهارچوب خاص خود به مسائل فرهنگی، ادبی یا سیاسی می نگرند. به نظر من در بیشتر برنامه های تحت عنوان مسائل فرهنگی، هنری، موسیقی و… کمترین خدمتی به این مسائل نشده، کپی های ناشیانه ی (ترکی، عربی، فارسی و…) را به نام فرهنگ کُردی تبلیغ می کنند که هیچ سنخیتی با مسائل فرهنگی کردستان ندارند. به لحاظ کاربرد زبان کُردی به جای احیاء، پالایش و واژه سازی علمی زبان، عمل تخریبشان از خدمت به زبان ادبی و معیار بیشتر است. ماهیت و کاربرد عبارات یا عربی است یا فارسی یا ترکی! در این تخریب زبانی نقش تلویزیون «سنندج» از دیگر تلویزیون ها بیشتر است
* وضعیت انتشار و چاپ و توجه به آثار ادبی کردستان از نگاه رحیم لقمانی؟
– نسبت به چند سال پیش، تقریباً آثار بیشتری چاپ و منتشر می شود.
اگر به جای مسائل محتوایی (فکری و پیامی و…) در ممیزی کتاب به جنبه های تخصصی و ارزشی اثر توجه می شد، شاید بعضی آثار بسیار ضعیف و بی محتوا جایشان در قفسه ی کتابفروشی ها نبود و به جای آنها کتابهایی که اندیشه، پیام نوین و سخنی برای گفتن داشتند، به کتابخانه ها راه می یافتند.
* گفتی که آثاری برای چاپ که ترجمه هستند آماده کرده ای، نقش ترجمه در ترویج و توسعه زبان و فرهنگ کُردی را به چه میزان می دانید و معیارهای یک اثر ترجمه شده باید چه باشد؟
– همچنانکه ما در زندگی مادی به ابزار و وسایل، اندیشه و تجارب دیگران نیازمندیم، در زندگی معنوی و ادبیات نیز لازم است از آثار و افکار پیشرفته ی دیگران استفاده کنیم. ترجمه پلی است میان دو زبان که از آن طریق می توان توانایی های زبانی، دانش و تجارب دیگران را فهمید یا دانسته های ادبی علمی و… خود را مطرح ساخت.
با ترجمه ی آثار ارزشمند جهانی (از زبان های اصلی) به زبان کُردی، از طرفی می توانیم نقاط قوت و ضعف زبان خود را بشناسیم و با استفاده از شیوه های علمی و ذخیره های زبانی با واژه سازی یا به کار گرفتن واژه های گویش های دیگر زبان ها، به تقویت و غنای بیشتر زبانمان کمک کنیم. از سوی دیگر با آشنا شدن دیدگاههای فلسفی، ادبی، علمی و… دنیای آزاد و پیشرفته ی انسانی، می توانیم بعضی حصارهای محدود سنتی- فکری خود را در زمینه های مختلف بشکنیم و در نهایت جامعه را به حرکت های فکری واداریم
* شعر کُردی در ترویج و توسعه و ارتقاء و جایگاه زبان کُردی چه نقشی داشته است؟
– اولین آثار مکتوبی که در حفظ و ترویج زبان کُردی نقش بسزایی داشته، دیوان شعری بزرگان یارسان و آثار شاعران دیگر کردستان بوده است. همچنانکه زبان فارسی خود را وامدار فردوسی، مولوی، سعدی، حافظ و… می داند زبان کُردی نیز وامدار شاعران بزرگی چون خانی، جزیری، نالی، محوی، مولوی و شاعران دینی یارسان است. در این باره نقش فلکلور و ادب شفاهی از یک طرف، و از سوی دیگر مقاومت فرهنگی و زبانی ملت کُرد در مقابل تهاجم فرهنگی و زبانی بیگانگان را نباید نادیده گرفت.
شاعر و نویسنده قبل از هر چیز در مقابل زبانش باید متعهد و مسئول باشد چرا که اگر ما در تمام زمینه ها آثار مکتوب بسیاری می داشتیم اکنون دایره ی واژگانی زبانمان وسیعتر و زبان نوشتاریمان نیز غنای بیشتری داشت چون محدودیت زبان نشانه ی محدودیت فکری و زندگی است و بلعکس……
* بهترین کتابی که خوانده اید و بهترین و تأثیرگذارترین شعری که بر شما تأثیر گذاشته؟
– در موضوعات مختلف و مورد علاقه ام کتابهایی خوانده ام و از هر کدام به نحوی تجربه و دانش آموخته ام. انتخاب واژه ی بهترین برای کتاب یا شعر، به نظرم مشکل است، زیرا در طبیعت نیز همه ی گلها یا درختان هر کدام زیبایی خاص خود را دارد. همچنین آثار شعری زیادی را مطالعه می کنم اما هیچ کدام به اندازه ی رویدادهای دردناک سرزمینم، یا به اندازه ی جدایی یک دوست بسیار عزیز نتوانسته اند بر جسم و روح خود و نوشته هایم تأثیر عمیق بگذارند
* از دیدگاه رحیم لقمانی بهترین و یا موثرترین شاعران کُرد چه کسانی هستند و چرا؟
– در هر دوره ی خاصی شاعران توانمند و شاخصی وجود داشته اند که از جنبه های کاربرد هنری زبان و آفرینش چند معنایی با استفاده از بیشترین آرایه ها (نالی و محوی) صمیمیت زبان و ریتم با تصویرسازی بالا (مولوی) به تصویر کشیدن مبارزات، شکست ها، غم ها، امید و آرزوهای انسانی و… با زبانی بسیار صمیمی و بیانی دیگر (نمونه ای آثار شێرکۆ بێکهس) از تأثیرگذارترین شاعران در شعر کُردی به شمار می روند.
در شعر “شیرکو” تمام پدیده ها خود به سخن می آیند. تصاویر هنری پدیده ها و رویدادها از تخیل، ذهن و زبان مخاطبان دور نیست. خواننده احساس می کند لایه های پنهانی درون خود را باز می یابد. به لحاظ خلق تصاویر شاعرانه و شخصیت بخشی به تمام پدیده های طبیعت کردستانی (هر چند با زبانی نشرگونه و گاهی تکرار و محاوره ای) با محتوا و پیام انسانی خود طی این سال ها، هنوز هم شێرکۆ بێکهس را موثرترین شاعر می دانم
* شعر یک هنر زبانی است و عوامل مادی اش را واژه ها می سازند، در تولید یک اثر شعری چه معیارهایی باید اولویت شاعر باشند و زبان شعری به چه میزان در ماندگاری شعر مؤثر است؟
– آنچه یک تابلو یا یک اثر شعری را خلق می کند، تنها زبان است و بس. زبان همان واژه هاست. چگونگی کاربرد این واژگان ساده ی زبان است که یک شعر ماندگار را می سازد.
نزار قبانی معتقد است «شعر چارچوب خاص یا چراغ راهنما نمی پذیرد.»
در کنار این هنر زبانی نباید از جنبه های دیگری چون عاطفه و صمیمیت، برخورداری از دانش و فرهنگ مخاطبان محتوا، عدم تقلید و تکرار، آشنازدایی و… نیز نباید غافل بود
* الهام و محتوای شعری به چه میزان در ثبت یک اثر شعری نقش دارند؟
– شاعر واقعی بدون شور و هیجان و الهام درونی چیزی نمی نویسد، زیرا غیر از این حالت احساسی و شور درونی شاعرانه، که رویدادهای دنیای بیرون آن را تولید کرده، سخنش سرد و بی احساس و فاقد روح هنری خواهد بود. همان رویدادها، پدیده های زندگی و جهانی شاعر، که باعث برانگیخته شدن احساس و شعور کلامی وی می شود، خودبخود محتوا و درونمایه ی شعرش را مشخص می کند. شعری که از شور احساس و الهام قبلی برخاسته، بدون شک حامل نکته و سخنی از «من» انسانی درون شاعر است که «من» مخاطب (جامعه) را نیز با خود هم حس کرده و بر دل همگان می نشیند.
به نظر من محتوای شعر یک رکن مهم این هنر است. شعر به ظاهر زیبای بدون محتوا، همچون ظرف خالی زیباییست در گوشه خانه ای….
* آیا موسیقی در زبان شعری، عاطفه و تخیل را برای ثبت یک اثر می توان نادیده گرفت و چرا؟
– جدای از هارمونی ظاهری واژگان، مثل هماهنگی و همصدایی، تکرار واج و آوای ظاهری و شنیداری واژگان شعری، کاربرد موسیقی درونی و معنوی خاص را نمی توان نادیده گرفت. چون بیشتر حرکات و آواهای درون و زبانی انسان از ریتم موسیقایی خاص پیروی می کند و این پدیده طبیعی در دیگر زبان های انسانی متفاوت است. زبان کُردی با توجه به جغرافیای کردستان، آب و هوا، شرایط زندگی، پیوند انسان با طبیعت و با خود انسان، دارای بیشترین آوا و موسیقی طبیعی در واژگان است، کاربرد موسیقی آوایی یا معنوی و… در واژگان شعری از ارکان مهم شعر است و می تواند بر ذهن و عاطفه ی مخاطب تأثیر بیشتری داشته باشد
* زبان یک ملت هویت اوست، چرا امروز برخی از مردم مناطق کُردنشین ایران از تکلم به زبان مادریشان خودداری می کنند، چه علتی می تواند داشته باشد و پیشنهاد شما برای مقابله با این معضل چیست؟
– متأسفانه در دبیرستان های سنندج هر ساله من در این خصوص مورد مؤاخذه، بازخواست و شکایت بعضی اولیای دانش آموزان (سنندجی) قرار می گرفتم که «چرا با فرزندشان کُردی صحبت می کنم؟! یا چرا کُردی تدریس می کنم؟» اظهار می فرمودند! که ما کلاً با بچه هایمان فارسی صحبت می کنیم! تا در آینده لهجه ی محلی نداشته باشند و در محیط دانشگاه زبان فارسیشان روان و بدون لهجه باشد و…! با کمال تأسف وقتی از ملیت یا زادگاه خود آنان (اولیا) سوال می کردم می گفتند سنندجی هستیم و بعضاً از خانواده های نامی! یا ترکیب (سنندجی کرمانشاهی) یا (کُرد- فارس) اما دلایل من درآوردی این گونه خانواده ها کاملاً غیرمنطقی و غیرعلمی بود. این اقدام ضد هویت زبانی بچه هایشان آسیب خطرناکی بود به خود بچه ها و آینده تحصیلی آنها و در نهایت جایگاه خانوادگیشان. با تجارب من در کار تدریس و برخورد با این آسیب اجتماعی خانواده ها، این نتایج کاملاً مبرهن و آشکار است: ۱- تمام بچه های کردستان (در ایران) قبل از رفتن به مدرسه زبان فارسی را به خوبی می دانند و بدون هیچ مشکلی با آن تکلم می کنند، پس نیازی نیست اینگونه اولیای محترم بچه های نازنین خود را از زبان مادری محروم و آنان را بی هویت نمایند. ۲- اینگونه بچه های مظلوم بخوبی نمی دانند هویتشان چیست و در برخورد با دانش آموزان و افراد جامعه ی خود اکثراً سرخورده و دچار تناقض رفتاری و درونی می شوند. ۳- همه ی این دانش آموزان بی هویت شده در درس های علوم اجتماعی و انسانی مثل (ادبیات، زبان فارسی، تاریخ، جامعه شناسی، دینی و فلسفه و…) مشکل داشته و همیشه نمراتشان از دانش آموزان همکلاسیشان کمتر است.
ویروس این بیماری متاسفانه بیشتر در کرمانشاه و سنندج شیوع پیدا کرده و می تواند دلایل بسیاری داشته باشد از جمله ۱- داشتن ریشه ی تاریخی (چون بیشتر حکام قبلی این مناطق وابسته ی دربار شاهان بوده و از زبان، فرهنگ و حتی مذهب آنان پیروی می کردند.) ۲- ضعف هویتی و بی تفاوتی بعضی خانواده ها در مسائل ملی و فرهنگی خود ۳- تاثیر و تسلط مسائل مذهبی بر ملیت و زبان در بعضی مناطق و… دلایل دیگری که در جواب مختصر این سوال نمی گنجد
* کاک رحیم در وضعیت کنونی هر کسی که الفبای کُردی را یاد می گیرد شعر می گوید که لطماتی به شعر هم می زند و البته برخی اوقات هم خوب است نظر شما چیست؟
– در واقع سازه ی دیرین ادبیات کُردی روی شعر بنا شده است. گذشتگان ما باورهای دینی، اجتماعی و فلسفی خود را با زبان شعر بیان کرده اند. همیشه تعداد شاعرانمان از نثرنویسان بیشتر بوده و امروز این پدیده در بین جوانان همگانی شده و برای ادبیاتمان نمی تواند ثمره ای به بار آورد. کار بیشتر انجمن ها شعر و شعرخوانی است. اکثراً با زبان و بیانی شبیه هم، در یک قالب بی قالبی و یک محتوای بی محتوایی، با کپی، تقلید یا ترجمه ی افکار و احساس دیگران. اما جوانان تحصیلکرده ی توانایی نیز هستند که در پی یافتن شیوه، زبان و بیان تازه تری برای شعرند. فراوانی شعرنویسان ثمره ی شرایط خاص و محدودیت های فرهنگی و هنری و… جامعه است. مهم این است این همه آثار شعری تا چه حد توانسته است میان مخاطبان شعر و جامعه ی همزبان، نفوذ نماید و راهی و جایگاهی برای خود پیدا کند
* برای بهبود وضعیت ادبی و شعری کردستانی راهکار و پیشنهاد شما چیست؟
– متاسفانه در مراکز آموزشی ما طبق ماده ی قانونی هم از زبان و ادبیات کُردی خبری نیست! محل عمومی فعالیت های ادبی همان انجمن های ادبی هستند که بیشتر کارشان (طی چندین سال) شعرخوانی و تکرار همیشگی است. نویسندگان و محققانی نیز انفرادی به کار تحقیق و تولید آثار ادبی مشغولند. اما پیشنهاد من در درجه ی اول به انجمن های ادبی این است که دانشجویان رشته های مرتبط را جهت کارهای تحقیقی، پایان نامه در مسائل ادب کُردی، تحقیق و احیای ادب شفاهی و… به خود جذب کنند و وقت و توان خود را کمتر صرف شعر و شاعری نمایند. چون امروز ادبیات ما نیازمند تلاش جدی در جنبه ها و دیگر ژانرهای ضروری ادبی است. پیشنهاد ضروریم به ممیزی کتاب این است که به جای مسائل عقیدتی و محتوایی با استفاده از کارشناسان صاحب نظر و مجرب مسائل، هنری، تخصصی، زبانی، تازگی و ارزشی آثار را بیشتر مورد مطالعه قرار دهند
* کاک رحیم در پایان واژگان زیر چه مفهومی را در ذهن شما تداعی می کنند؟
شعر: «تۆ گووتت من
تهریدهی خاکی ههندهران
ئاوارهی ناو تاریکترین کووچهی دنیام
بهڵام ئهمن
له خاک و شار و زێدی خۆم
غهریب غهریب
تهنیای تهنیام».
نیشتمان: سفره ی غنیمتی پاره شده
منداڵ: انسان ناتوانی که هیچ چیز خود را (زبان، دین، کشور)، خود تعیین نمی کند
سنه: شیرین ترین و تلخ ترین خاطراتم
شعر: نوعی زبان ناگفته ها
گۆران: سنت شکن و عاشق زیبایی
گۆرانی: هارمونی غم و شادی های درون
عهبدوڵڵا پهشێو: صدایی متعهد و یکنواخت
کوردستان: تکرار تاریخی شنگال و کوبانی
شهڕ: دشمنی که قرنهاست یخه ی ما را چسبیده
قهڵهم: زبان و اسلحه
ژن: بهترین و زیباترینش دست نیافتی !
ڕهحیم لوقمانی: همیشه تنها!