هیوا پاشایی : کرمانشاه قطب هنر کوردی
هیوا پاشائی متولد سال ١٣٥٨ در شهرستان اسلام آباد غرب است. او كه عضو پیوسته ی انجمن هنرمندان نقاش ایران است از سال ١٣٨٣ تا ١٣٩٥ در دوره های كارشناسی ارشد و كارشناسی دانشكده های هنر تهران به تدریس دروس تخصصی پرداخته است. دریافت بورس مطالعاتی فرانسه در سال ٢٠١٢ و شهروندی افتخاری پاریس (سیته) در همان سال، منتخب نمایشگاه هفته ی طراحان توكیو در سال ٢٠١٣ از جمله سوابق این هنرمند می باشد. برگزاری یازده نمایشگاه انفرادی در تهران، پاریس، توكیو و شركت در بینال هنرهای تجسمی ونیز در سال ٢٠١٥، دوسالانه ها و نمایشگاههای گروهی داخلی و بین المللی از دیگر فعالیت های اوست. پاشائی به عنوان داور و دبیر جشنواره نیز در فستیوال های معتبری نظیر جشنواره ی هنرهای تجسمی فجر، جشنواره ی میهمانی رنگها، جشنواره ی هنرهای تجسمی آزادگان و جشنواره های طراحان جوان ایران حضور داشته است. او كه همچنین از اعضاء انجمن طراحان گرافیك ایران است در طول فعالیت حرفه ای خود در این زمینه نیز آثار قابل توجهی در حیطه ی طراحی نشانه، جلد كتاب و پوستر به جای گذاشته است كه از جمله ی آنها می توان به طراحی سه دوره نشانه و پوستر فستیوال بین المللی موسیقی و رقص کردی “فستیفالی ناو نه ته وایه تی كولتوره جوورواجوره كانی کردستان” در كردستان عراق اشاره كرد. كتاب های: طراحان ایرانی، تایپوگرافی و لوگوتایپ از جمله تالیفات و گردآوریهای اوست كه توسط نشر طلایی و انتشارات چرو منتشر گردیده اند.
پاشائی برای شناساندن و نشر هنر کردی بویژه به تصویر كشیدن جلوه های ماندگاری از زنان و مردان زادگاهش منطقه ی كرمانشاه، آثار ماندگاری پدید آورده است كه حاصل آن در پنج نمایشگاه انفرادی به میزبانی گالری “سیته دزاخت” پاریس، گالری هنر خاورمیانه، باغ موزه ی قصر تهران، نگارخانه ی شهرداری سنندج و نگارخانه ی كلهر كرمانشاه در سالهای اخیر به نمایش درآمده است. هیوا پاشائی شاید نخستین هنرمندی است كه در آثارش بصورت ریشه ای و پیوسته، بر شاخصه های دیداری کرد كلهر بویژه نوع پوشش بانوان این فرهنگ كهن، تمركزی موشكافانه داشته و پس از سالها پژوهش و مطالعه بر پایه ی عكسهای تاریخی كه طی سالها گردآوری نموده و نیز تحقیقات میدانی خویش، با وسواسی ستودنی، انواع پوشش فاخر مردمانش را با شكل صحیحی از موتیفهای نقش بسته بر آن، به تصویر كشیده است. شهرام ناظری شوالیه آواز ایران طی بازدید از آثار این هنرمند در باغ موزه ی قصر تهران، وی را مایه ی افتخار مردم کورد و آثارش را برخوردار از سطح بالایی از هنر دانسته (خبرگزاری مهر، ٢٦ اردیبهشت ٩٤) و با خرید تابلو، از این هنرمند حمایت كرده است.
پاشایی تصویر کرد كرمانشاه را در جایگاه اجتماعی فاخری به عرصه ی هنرهای تجسمی كشور وارد كرده و به جز نگارخانه های كرمانشاه، سنندج و اقلیم كردستان عراق، مردم را به تماشای آن در موزه و گالری های تهران و خارج از كشور كشانده است.
یكی دیگر از دغدغه های این هنرمند كرمانشاهی خوشنویسی به زبان و آیین نگارش کردی است. در همین راستا وی ضمن ارائه ی طرحی در سال ١٣٩٢ به “حوزه ی هنری استان كرمانشاه” برای تبدیل كرمانشاه به قطب خوشنویسی کردی، با همكاری این ارگان، انجمن خوشنویسان استان و جمعی از اساتید خوشنویسی و زبان کردی، سلسله نشستهایی را در رابطه با لزوم انجام این طرح در حوزه ی هنری كرمانشاه برگزار نمود. (خبرگزاری كردپرس/ بهزاد خالوندی/١٣٩٢) پاشائی در سالهای اخیر با آموزش تكنیكهای جدید هنرهای تجسمی به نسل جدیدی از هنرمندان جوان در قالب وركشاپ های گروهی، نمایشگاههای رنگارنگی را با موضوع پرتره نگاری مشاهیر ایران برگزار كرده است كه از جمله ی آنها می توان به نمایشگاه پرتره نگاری مشاهیر موسیقی ایران (١٣٩٤/ فرهنگسرای نیاوران) و نمایشگاه یكصد چهره ی محبوب سینما تئاتر ایران، (١٣٩٥/ گالری آریانا) اشاره كرد كه با استقبال چشمگیری از سوی هنرمندان و بازدیدكنندگان روبرو شده است. (خبرگزاری هنر آنلاین) هیوا پاشائی در سال ٢٠١٥ موفق به كسب حكم نخبه ی هنری از دولت فدرال آمریكا گردیده و مدتی است برای ادامه ی فعالیت هنری اش در ایالات متحده به سر می برد. به تازگی اثری از این هنرمند در گالری شماره ١١٤ دپارتمان هنر دانشگاه ایالتی میشیگان به نمایش درآمده است.
ـ جناب پاشایی شما اخیراً دو نمایشگاه در استانهای كردستان و كرمانشاه برگزار كرده اید. دلیل برپایی نمایشگاهتان در سنندج و کرمانشاه چه بود؟
با توجه به اینكه موضوع بخشی از آثار بنده معرفی کرد و کردستان و جلوه هایی از فرهنگ و شیوه ی زندگانی مردم زادگاهم است، همیشه علاقمند بودم بازخورد آثارم و هرگونه تاثیر آن را به واسطه ی برگزاری نمایشگاه در شهر و دیار خویش و نواحی کرد نشین دیگر شاهد باشم. در دولت قبلی چند بار به همین منظور تلاش كردم اما متاسفانه به دلایلی واهی از سوی مسوولین وقت مورد قبول واقع نگردید. سرانجام همانطور كه فرمودید در سال گذشته، نخست نمایشگاهی با حمایت شهرداری سنندج و پیگیری استاد هادی ضیاء الدینی با عنوان “هاو به ش” در آن شهر برگزار گردید، سپس با حمایت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان كرمانشاه و همكاری مسوولین محترم آن اداره با عنوان “دایه” نمایشگاه دیگری در گالری كلهر كرمانشاه داشتم كه خوشبختانه هر دو با استقبال مردم و مسوولین همراه بود كه همینجا از تك تك عزیزانی كه یاری رساندند نهایت سپاس و قدردانی را دارم.
ـ از میزان رضایتمندی خودتان از این نمایشگاه ها بفرمایید.
وجه مثبت كار، همان مشاركت مردم، مسوولین و در نهایت برگزاری هر دو نمایشگاه است كه در كرمانشاه با پیگیری های مستمر سركار خانم پروین داوودیان منجر به خرید تعدادی از آثار توسط برخی حامیان فرهنگ و خیرین استان گردید اما به عنوان هنرمندی كه تجربه ی فعالیتهای مختلفی در این زمینه دارد از برخی رفتارها كمی آزرده خاطرم، من جمله عهد شكنی سازمان میراث فرهنگی كه ابتدا قول خرید تعدادی از آثار را داده بود و بنده نیز به جهت علاقمندی به باقی ماندن نقاشی هایم در موزه های كرمانشاه، پذیرفتم كه تمامی آثار باقیمانده را در قبال مبلغی نازل كه تنها به قیمت هزینه ی خرید چند تابلو توافق كرده بودیم، به سازمان میراث فرهنگی كرمانشاه واگذار نمایم كه متاسفانه پس از قریب شش ماه دپوی آثار در منزل یكی از بستگان و پیگیریهای مستمر، این سازمان به عهد خود وفا نكرد و هزینه ها و زحماتی را به بنده و آشنایان تحمیل كرد.
ـ آقای پاشایی امیدوارم كه این موضوع به سرانجام رسیده و آثارتان را برای همیشه در شهرمان داشته باشیم و زین پس مسائلی از این دست، خاطر هنرمندانمان را آزرده نسازد. از این بحث كه بگذریم، یكی از ویژگی آثار شما تاکید بر شاخصه های دیداری كُرد كلهر است. علت این تاکید چیست؟
جناب كریمی عزیز همانگونه كه می دانید، کردها با وجود اشتراكات فراوانی كه دارند، به دلیل جمعیت بسیار و جغرافیای گسترده، از گویش، پوشش، موسیقی و حتی رقصهای متنوعی برخوردار است. تا پیش از این، در عرصه ی هنرهای تجسمی و حتی سینما، نه به قدر كفایت بلكه تا حدودی به ویژگی های دیداری مردم کرد مناطق دیگر، از جمله نوع پوشش و شیوه ی زندگانی آنان، از سوی هنرمندان بسیاری، پرداخته شده بود. بطور مثال اگر در جایی صحبت از منطقه ای کردنشین به میان می آمد، بیشتر، تصویر مردمی از مناطق کرد سوران و یا كرمانج در اذهان شكل می گرفت. دلیل تاكید بنده بر شاخصه های دیداری کرد كلهر همین است. اكنون پس از گذشت این سالها، امروزه اگر جستجویی در فضاهای رسانه ای داشته باشیم، کرد كلهر نیز بخشی از این سهم را به خود اختصاص داده كه بی ربط به تلاشهای تصویری انجام شده در این سالها، نه تنها به واسطه ی فعالیتهای حقیر، بلكه در اثر تمامی تلاشهای انجام گرفته است.
ـ به نظر شما وجود هویت بومی در آثار تجسمی چقدر اهمیت دارد؟
هر اثر هنری به نوعی نماینده ی سرزمین، فرهنگ و تمدنی است كه هنرمندشاز آن برخواسته است. همانگونه كه هر نغمه ی موسیقایی، صدای یك جامعه و محدوده ی جغرافیایی آن است، هر تابلوی نقاشی نیز تصویری است از آن. به طور مثال، اگر آثار تاریخی و هنری موجود در شهر اصفهان را در تبریز و شهرهای دیگر نیز می داشتیم، سفر به اصفهان لطفی نداشت! اگر آثار تجسمی به نمایش درآمده در موزه و گالری های شهر كرمانشاه تفاوت چندانی با آن آثار در شهر تهران نداشته باشد دیگر چه جذابیت و وجه تمایزی وجود خواهد داشت؟! چه تفاوتی است بین هنرمند كرمانشاهی و هنرمند شیرازی وقتی هر دو به یك موضوع و یك شیوه از ارائه ی اثر می پردازند؟ اینجاست كه هویت بومی در آثار تجسمی اهمیت خود را آشكار می سازد.
ـ با این توضیحات دلیل وجود هویت بومی در آثار هنری را تنها وجوه تمایز آن می دانید؟
خیر، در واقع وجود عناصر بومی در هر نوع اثر هنری، ادبی و … موجب مانایی و حفظ آن جامعه، فرهنگ و تمدن است. شما تصور كنید شاعران کرد زبان كرمانشاه به تدریج از واژگان غیر کردی در اشعارشان بهره ی بیشتری ببرند و خوانندگان مطرح کرد این اشعار را با همراهی ملودی گوش نوازی، خوانده و منتشر كنند. می توانید تصور كنید رفته رفته بر سر زبان کردی چه بلایی خواهد آمد؟! در نقاشی و هنرهای تجسمی دیگر نظیر عكاسی، گرافیك، تصویرسازی و مجسمه سازی نیز همین گونه است.
ـ شما سطح کیفی هنرهای تجسمی کرمانشاه را چگونه ارزیابی می کنید؟
به گمان بنده بنا به دلایل بسیاری از جمله؛ قدمت، وسعت، جمعیت، زبان و فرهنگ، كرمانشاه می بایست قطب هنر کردی باشد. اساتید بسیار برجسته ای در انواع هنرها در سطح كشوری و بین المللی داریم اما متاسفانه باستثنای موسیقی، تعداد كمی از این بزرگواران به هنر بومی دیارشان پرداخته، و یا سنگ زیرین بنای هنر معاصر خواستگاهشان را پی ریخته اند … بسیاری از هنرمندانی هم كه در استان كرمانشاه با موضوعات کردی و بومی آثارشان را پدید می آورند متاسفانه به روز نبوده و با هنر معاصر و مدرن نا آشنا هستند.
ـ مشاركت هنرمندان در ارتقاء سطح هنرهای تجسمی استان چقدر می تواند تاثیرگذار باشد؟
طبعا این مشاركت هنرمندان است كه به بنیانگذاری هنر بومی می انجامد اما هنرمند انگیزه میخواهد. هنرمند حرفه ای از راه فروش و ارائه ی آثارش ارتزاق می كند … اگر این امر از سوی متمولین و مسوولین حمایت نگردد، هنر بومی معاصر شكل نخواهد گرفت.
ـ مردم و مسوولین چگونه می توانند در این راستا مشاركت داشته باشند؟
به گمان بنده كرمانشاه بعنوان استانی پهناور و پر جمعیت در كنار نگارخانه های دولتی، می تواند تعداد قابل توجهی آرت گالری خصوصی داشته باشد كه این كار با مشاركت مردم و حمایت مسوولین انجام پذیر است. در صورت تحقق این امر، فرهنگ خرید آثار هنری نیز همانند مركز و شهرهای بزرگ كشور، از سوی علاقمندان و حامیان فرهنگ و هنر شكل گرفته و نشر خواهد یافت. امروزه یكی از سود آورترین سرمایه گذاریها در كشور، خرید آثار هنری و ارائه ی آنها در رویدادهای بزرگی همانند “حراج تهران” است. اخیرا فروش بعضی آثار ارائه شده در این رویداد به بیش از سه میلیارد تومان رسیده بود. زیرساخت چنین جریانی وجود گالری های هنر بیشمار در شهر تهران است. مردم و به ویژه متمولین و خیرین شهر، با خرید و حمایت از هنرمندانی كه به هویت بومی در آثارشان می پردازند و نیز حمایت بیشتر توسط مسوولین از هنرمندانی از این دست، رفته رفته شكل گیری جریانی نوظهور با محوریت هنر معاصر کردی و بومی را در كرمانشاه رقم خواهند زد.
ـ آقای پاشایی شما در سالهای اخیر سلسله نشستهایی در رابطه با خوشنویسی کردی در كرمانشاه داشتید. نتیجه ی كار چه شد؟
همانگونه كه قبلا عرض كردم كرمانشاه می تواند قطب هنر کردی و همچنین خوشنویسی کردی باشد. در سال ٩٢ با همكاری حوزه هنری كرمانشاه، انجمن خوشنویسان و جمعی از چهره های ادبی و هنری، سلسله نشستهایی داشتیم كه در رابطه با لزوم پدید آمدن آثار خوشنویسی و نقاشیخط کردی بر اساس شیوه ی نگارش کردی، مباحث زیادی مطرح گردید كه پس از آموزش شیوه ی نگارش کردی به هنرمندان شركت كننده توسط اساتید محترم ژیار جهانفرد و دكتر عزتی زاده، تعدادی اثر توسط شركت كنندگان در این سلسله نشستها پدید آمد اما به همان دلیل نبودن انگیزه ی كافی و بازار فروش و عدم پشتیبانی مالی از آن جریان نوپا از سوی نهادهای مربوطه، متاسفانه در همان برهه، متوقف گردید.
ادامه ی این مقوله، به شرط دعوت و حمایت ارگانهای ذیربط از پژوهشگران زبان کردی و هنرمندان خوشنویس علاقمند به حفظ و اشاعه ی هنر کردی و بومی، امكان پذیر و نقطه ی عطفی در تاریخ هنر معاصر کردی و شهر كرمانشاه خواهد شد.
ـ با توجه به شرایط موجود از آینده ی هنرهای تجسمی كرمانشاه چه تصویر و دورنمایی در ذهن دارید؟
به دلیل برخورداری از تاریخ درخشان و سابقه ی فراوان در انواع هنرها نظیر موسیقی، رقص، خوشنویسی، صنایع دستی و ..، كرمانشاه می تواند به معنای واقعی كلمه یكی از قطب های هنرهای تجسمی كشور و قدر مسلم مركز ثقل هنر کردی باشد. آرزومندم این امر با تلاش هنرمندان در جهت بروز رسانی آثارشان بر پایه ی فرهنگ و هویت بومی و همچنین حمایت مردم و مسوولین در آینده ای نزدیك میسر گردد.
ـ برای پرسش آخر بفرمایید در حال حاضر چه پروژه ای را در دست دارید و علاقمندان چگونه می توانند به آثار شما دسترسی داشته باشند؟
این روزها سرگرم آموزش یکصد هنرمند شرکت کننده در ورکشاپ هنری هستم که قرار است در نهایت ۱۰۰ پرتره از چهره های سرشناس ورزشی ایران را به تصویر در آورد. به یاری پروردگار، نمایشگاه آثار پدید آمده در این رویداد، نیمه ی دوم سال جاری در یکی از موزه های معتبر شهر تهران برگزار خواهد شد. علاقمندان میتوانند بمنظور مشارکت و یا کسب آگاهی از این رویداد، صفحات ما را به نشانی های زیر در فضای مجازی دنبال کنند:
Telegram: @iranian_celebrities_portraits و Instagram: Iranian_Celebrities_Portraits
.
.
.
باز نشر از : فراتاب