اصالت زبان کوردی و تقسیم بندی های گویشهای آن -ئاکو جەلیلیان
پیشینه و اصالت
پیشینه و اصالت زبان کوردی گاه و بیگاه از سوی محققان، زبان شناسان و تاریخ نویسان؛ مورد تردید و گاه مورد تائید بوده است. بسیاری از محققانِ زبانشناس آن را بازماندهی همان زبان مادی دانستهاند و برخی آن را مشابه اوستا میدانند و برخی دیگر به کلی ارتباط بین زبان کوردی و زبان مادها را رد میکنند. اما واقعیت چیست؟ آیا از مادها به عنوان یک ملت مقتدر که زمانی بر قسمتی از آسیا حکمرانی کردهاند حتی قبیلهای هم بر جای نمانده است؟ پاسخ این پرسش در نوشتههای پروفسور ولادیمیر مینورسکی[۱] خاورشناس روسی است که میگوید: زبانِ کوردی به طور قطع از ریشهی زبان مادی است و مینویسد: اگر کوردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده است و این همه قبیله و تیرهی مختلف کورد که به یک زبان واحد و جدای از زبان دیگرِ ایرانیان تکلم میکنند؛ از کجا آمدهاند؟».[۲]
این نظریه بعدها توسط ایلیا گرشویچ[۳] دیگر زبانشناس روسی بسط داده شد و وی اولین مدارک زبان شناختی را برای اثبات ریشهی مادی زبان کوردی مطرح کرد. جان لیمبرت خاورشناس آمریکایی٬٬ نیز معتقد است که مادها از اجداد کوردها میباشند.[۴] زندهیاد عبدالرحمان زبیحی مینویسد: زبان هر كشوری – اگر اتفاقات تاریخ آن را عوض نكند- زبان ساكنین كهن آن دیار است و همانگونه كه عرض شد رویدادهای تاریخ پس از گذشت سیزده قرن نتوانست در قسمت ماد غربی چیزی را تغییر دهد و ساكنین این بخش “مادستان” كهن امروز نیز كورد هستند كه نوهی مادها محسوب میشوند، آیا جز این است كه بگوییم زبان كوردی در اصل دورهی دگر دیسی و تكامل زبان مادی است؟[۵]
همچنین پروفسور گرنوت وینفور[۶] زبانشناس آلمانی، نیز اعتقاد دارد که اکثریت کسانی که امروزه بهزبان کوردی سخن میگویند به احتمال زیاد سابقا از متکلمان به گویشهای زبان مادی بودهاند.
علاالدین سجادی نیز مینویسد: حسن پیرنیا در كتاب “ایران باستان” میگوید زبان ماد اگر همزبان كوردی كنونی نباشد، بدون شك ریشهی آن است.[۷]
در مقابل، گارنیک آساتریان[۸] نیز معتقد است که تنها بازماندهی زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد. و پروفسور مکنزی[۹] بر این باور است که زبان کوردی با زبانِ مادی از یک ریشه نیستند بلکه زبان کوردی دارای عناصر قوی زبانهای جنوب غربی ایرانی نیز میباشد و از این رو هرگونه وابستگی میان زبانهای کوردی و مادی را رد میکند. حال اینکه شبیهترین زبانها به زبان کوردی؛ بلوچی و گیلکی و تالشی هستند. این زبانها نیز چون زبان کوردی متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی[۱۰] هستند و كمترین شباهت نزدیکی با شاخهی زبانهای جنوب غربی ندارند که بتوان کوردی را شبیه به زبانهای شاخهی جنوب غربی به حساب آورد. ضمن اینکه دیگر زبانهای نزدیک به زبان کوردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار میآیند خودِ زبان فارسی را نیز شامل میشود.
تقسیم بندی زبان کردی
یك عامل اساسی وجود دارد كه انسان از آن متعجب میماند و اتحاد كهن كوردها را ثابت میكند و آن زبانشان است كه هرچند لهجههای آن متفاوت باشد از نظر آهنگ و دستور زبان؛ یك زبان است و زبانی از گروه زبانهای ایرانی است.[۱۱]
آری! زبان كوردی دارای گویشهای گوناگون و متفاوت است اما این بدان معنا نیست كه از سایر زبانها جداست و اكثر زبانشناسان بخوبی میدانند كه حتی قویترین و تواناترین زبانهای دنیا نیز گویشهای متفاوتی دارند و این خود نوعی تنوع است. دكتر معین در مقدمهی “برهان قاطع” مینویسد: انگلیسی زبانهای لندن و ولز و اسكاتلند كه انگلیسیزبانند و به یك زبان سخن میگویند آنقدر متفاوتند كه كسانی كه خارج از این حوزه باشند برای فهم واژگان دچار مشكل میشوند[۱۲]. از گذشته تا به حال برای زبان کوردی تقسیم بندیهایی در نظر گرفته و نوشته شده است که قدیمیترین آنرا میتوان تقسیمبندی “شرف خان بدلیسی” در کتاب “شرفنامه” دانست که نویسنده در آن زبان کوردی را به چهار شاخه اصلی: کرمانجی، کلهری، هورامی (گورانی) و لُری تقسیم میکند. البته پس از او دیگران نیز تقسیمبندیهایی برای زبان کوردی در نظر گرفتهاند که اکثرا بر اساس مناطق جغرافیایی است و توجه زیادی به ساختار زبان، دستورزبان، دستگاه هجایی و ساختار و سازمان ایلی و همچنین پیوستگی جغرافیایی این لهجهها در میان کوردها نداشتهاند.
برای نمونه چند گونه از این تقسیم بندیها را ارائه میکنیم:
توفیق وَهبی، زبان کوردی را اینگونه تقسیم میکند:
- کرمانجی
الف: کرمانجی شمال از شاخههای زیر بوجود آمده است. بادینانی – بوتانی – آشتیانی – هَکاری و بایزیدی
ب: کرمانجی جنوب از شاخههای زیر بوجود آمده است . مُکری- مهابادی – سورانی (بوکانی) – اربیلی – سلیمانیه – کرکوکی – اردلانی
- لُری شامل: بختیاری – لکی – فیلی – کلهری و ممسنی
- گوران شامل: باجلانی – کاکهیی – زنگنه و هورامانی
- زازایی
استاد محمد خالگردآورندهی فرهنگ خال، زبان کوردی را به چهار دسته تقسیم میکند:
- زازا
- کرمانجی راست شامل: سورانی – بابانی – مکریانی- اردلانی – کلهری – گورانی
- کرمانجی چپ شامل: شمالی – بوتانی – بادینانی – هکاری – بایزیدی – شمدینانی
- لری شامل: بختیاری – لکی – فیلی
و تقسیم بندیهای دیگر که عمدتا به این صورت است و بر اساس جغرافیا نوشته شده:
- کوردی شمال ( کرمانجی شمالی ): کرمانجی = کوردهای ترکیه، سوریه، شمال خراسان، بخشی از کوردستان عراق، بخشی از کوردستان ایران، ارمنستان و دیگر کشورهای شوروی سابق .
- کوردی وسط ( کرمانجی میانی ): شامل سورانی در کوردستان عراق و کوردستان ایران.
- کوردی جنوب ( کرمانجی جنوبی ) شامل = کلهری، لکی و لری در کوردستان ایران و کوردستان عراق .
اما پرفسور محمد امین زکی بَگمیگوید: لهجههای زبان کوردی چند دستهاند و بزرگترین آنها لهجهی کرمانجی است، با استناد به کتاب شرفنامه، کوردها و زبانشان را چهار دسته میداند: کرمانج – کلهر – گوران – لر .
پیوتر لرخزبان كوردی را به پنج گویش اصلی تقسیم بندی میكند[۱۳]:
۱- زازا ۲- كورمانجی ۳- كلهری ۴- گورانی ۵- لوری
اسكارمانزبان كوردی را در سه حوزهی زبانی تقسیم بندی میكند كه به ترتیب: حوزهی غرب؛ حوزهی شرق و جنوب است. اسكارمان معتقد است گورانی و زازاكی جدای از زبان كوردی است.[۱۴]
ای.ب. سون در كتاب خود بهنام (Grammar Of Kurmanji Or Kurdish Langauge. 1913) زبان كوردی را به سه بخش كورمانجی ژورین، كورمانجی ژیرین، لوری-زازا (هورامی و گورانی) تقسیم بندی میكند.[۱۵]
ضیا گوكلاپ در اثر خود بهنام (kürt aşiretleri hakkînda sosyolojik tetkikler) زبان كوردی را به پنج گویش تقسیم بندی میكند كه به ترتیب: كورمانجی- زازا- سورانی – گورانی – لوری است[۱۶]
دكتر مكنزیزبان كوردی را به سه گروه تقسیمبندی میكند: گروه باكوور یا شمال گروه ناوین یا میانه و گروه باشوور یا جنوب.[۱۷]
جمال نبزمعتقد است زبان كوردی چهار بخش اصلی دارد: كوردی شمالی –كوردی میانه – كوردی جنوبی- گورانی زازا.[۱۸]
علاالدین سجادینیز در كتاب خود بهنام (دهستوور و فهرههنگی زمانی كوردی- عهرهبی و فارسی) زبان كوردی را به دو بخش تقسیمبندی كرده است كه عبارتند از: كورمانجی بهدینانی و سورانی.[۱۹]
فوات ههمه خورشید در كتاب خود بهنام (زمانی كوردی، دابهشبوونی جوغرافیایی دیالكتانی) زبان كوردی را به چهار دسته تقسیمبندی میكند: كورمانجی شمالی- كورمانجی میانه- كورمانجی جنوب- گورانی.[۲۰]
امیرحسنپور در اثر خود بهنام (National And Languoge In Kurdistan 1918 -1985) هم زبان كوردی را به چهار گروه تقسیم میكند كه عبارتند از: كورمانجی- گورانی- هورامی- كرماشانی.[۲۱]
همانطور که اشاره شد اکثر این تقسیم بندیها با توجه به مناطق جغرافیایی است و بر اساس دستور زبان و حوزهی نفوذ زبانی نوشته نشده است. برای اینکه بتوانیم به یک تقسیم بندی منطقی در مورد زبان کوردی و گویشهای آن دست یابیم لازم است چند فاکتور زبانی از جمله دستورزبان، حوزهی نفوذ زبان و همچنین سازمان ایلی را مد نظر قرار دهیم چرا که کوردها در حال حاضر نیز دارای سازمانهای ایلی خود هستند و به صورت سنتی آن را هرچند کم رنگ اما حفظ نمودهاند.
دكتر كمال فوادزبان كوردی را به چهار گویش اصلی تقسیمبندی كرده است: كوردی غربی- كوردی شرقی- كوردی جنوبی- كوردی زازا/گورانی.[۲۲]
زندهیاد زبیحی نیز زبان كوردی را به سه بخش تقسیم میكند:[۲۳]
۱- گویشهای شمالی: ههركی؛ شكاكی؛ جهلالی (بایزیدی)؛ ههكاری؛ بوتی؛ جزیری؛ عفرینی؛ دومبلی؛ بادینی؛ …
۲- گویشهای میانه: موكریانی؛ سورانی؛ سلیمانیهای؛ شوانی؛ جافی؛ سنهیی؛ گهروسی؛ …
۳- گویشهای جنوبی: كرماشانی؛ كهلوری؛ كولیایی؛ پایرهوهندی؛ لهكی؛ لوری؛ …
بر این اساس میتوان تقسیم بندی شرف خان بتلیسی را هرچند که قدیمی است اما دقیق ترین تقسیم بندی دانست، چرا که توانسته در این تقسیم بندی فاکتورهای علمی را بگنجاند.
ایرادات تقسیم بندی های پیشین
اما دیگر تقسیمبندیها عموما ایرادات اساسی بر آنها وارد است مثلا تقسیم بندیای که استاد خال ارائه میدهد، و در آن کرمانجی راست را شامل: سورانی – بابانی – مکریانی – اردلانی – کلهری – گورانی میداند. در حالی که گورانی و کلهری را نمیتوان در این دسته قرار داد زیرا گورانی قدیم از نظر واژهگانی و کلهری از نظر دستور زبان با دیگر لهجهها در این دسته متفاوتند و هر کدام خود یک گویش محسوب میشوند و میتوان زازا را یک لهجهی مجزا معرفی نموده که بر اساس دستورزبان و دایرهی واژگان، زازایی و هورامی یک دسته به حساب میآیند و اصطلاحا گویش زازا-گوران را میسازند. همچنین لکی و فیلی را با بختیاری یکجا آورده که برای این نیز باید گفت لَکی خود براساس معیارهای علمی زبان که برای دیگر گویشها در نظر گرفته میشود یک گویش مستقل و فیلی نیز زیر لهجهای از گویش کلهری میباشد. توفیق وَهبی نیز در تقسیم بندیای که ارائه میدهد در بند دوم لُری را شامل: بختیاری – لکی – فیلی– کلهری و ممسنی میداند که این تقسیم بندی نیز دارای ایراد است، همانگونه که اشاره شد لَکی و کلهری هر کدام یک گویش مستقل و فیلی یک لهجه از کلهری است
معیارها در تقسیم بندی زبانی
در تقسیم بندی گویشهای کوردی همانگونه که اشاره شد، کوردها هم اکنون نیز ساختار و سازمان ایلی خود را حفظ نموده و در گفتار نیز از نظر دستور زبانی با هم تفاوتیهایی دارند و البته همین امر باعث بوجود آمدن این تقسیمات و به ظاهر جداییها شده است و نباید فراموش کرد که کوردها اختلاف واژهگانی فراوانی با هم ندارند یعنی بطور قاطع میتوان گفت این اختلاف در واژه به کمتر از ۱۵% و در اختلاف در دستگاه واجی کمتر از ۵% میرسد و تفاوتی را که دیگران در خارج از این حوزه میبینند ناشی از اختلاف فونوتیک در ادای واژه هاست که آن هم کمتر از ۵% است.
برای مثال کرمانجها با وجود اینکه در کل یک جمعیت و یک گویش به حساب میآیند، اما در داخل؛ این جمعیت دارای دستههای ایلی، لهجهها و زیر لهجههای متعددی از جمله: جزیری، باتمانی، بوتانی، بهدینانی، شمزینانی، بایزیدی، و … هستند که با وجود تفاوتهای آشکار و نهان که در بعضی موارد آنها را از هم دور میسازد اما در نهایت یکی محسوب میشوند و به راحتی قادر به ارتباط برقرار کردن با یکدیگرند. عین همین مبحث در جنوب کوردستان یعنی استانهای کرمانشاه و ایلام و لرستان و چهارمحال است که علیرغم اختلاف فونتیکی و واژهای، گویشوران کلهر و زنگنه و لک و گوران و لُر و … به راحتی قادر به برقراری ارتباط منطقی با یکدیگرند و نیازی به زبان واسطه ندارند اما شدت و ضعف آنها متفاوت میباشد.
مثلا در کلهری لهجهها و زیر لهجههایی وجود دارد که تفاوت در آنها تنها بر سر طرز تلفظ واژهگانی است؛ برای مثال؛ در منطقهی کولیایی به اول افعال اَ “ئه” اضافه میشود مانند “خوهم xwem” = “ئهخوهم exwem” و به همین ترتیب؛ در لهجهی فیلی یا ایلامی از گویش کلهری، “د” به اول افعال اضافه میشود مانند: “بوو bû“
= “دوو dû” و در لَکی “مه” مانند: “خوهمxwem” = “مهخوهمmaxwem” که هر دو یک معنی را میدهند. اما در هورامی این اختلاف کمی پر رنگتر میشود به گونهای که اختلافها از سطح طرز تلفظ یا پسوند و پیشوند افعال به سطح اختلاف در واژه میرود که گاهی باعث سختی برقراری ارتباط بین دو لهجه وگونه دریک گویش میشود. اما همه آنها خود را هورام زبان و زبان خود را کوردی و گویش شان را هورامی میدانند.
این اختلاف در لُری هم مشهود است مثلا ما میدانیم که لُرها از لُرستان تا کهکیلویه و بویراحمد و حتی پائین تر به عنوان لُر خوانده میشوند؛ هرچند سازمان ایلی آنها و همچنین تفاوتهای گفتاری در آنها زیاد است. مثلا بختیاریها برای خود دارای یک سازمان ایلی مجزا و تفاوتهای آشکار زبانی با لُرهای لُرستان هستند اما تمامی این جمعیت لُر خوانده میشوند و گویششان لُری است.
تقسیم بندیهای دیگر
با این توضیحات میتوان گفت: منطقیترین تقسیم بندی آن است که همه جوانب یک دستهی زبانی را مورد توجه قرار دهد از جمله سازمان ایلی، اشتراک گویش و همچنین جغرافیای پیوستاری این گویشها.
البته باید اشاره کرد که چند گویش دیگر در کوردی وجود دارد که در کتابهای قدیم و جدید کمتر اشارهای به آنها شده و صرفا اگر اشارهای هم بوده به این صورت است که آنها را جزء یکی از این چهار گویش محسوب کردهاند و هیچگاه به عنوان یک گویش مستقل معرفی نشدهاند.
این دو گویش “سورانی” و “لکی” هستند، مثلا سورانها را همیشه جزیی از کرمانج و لَکها را گاهی جزیی از کلهرها و گاهی جزیی از لُرها دانسته و گاهی آن را آمیختهای از کلهری و لُری خواندهاند. همچنین گونههای “زوله” و “جمور” که گاه آنها را شاخهای از لَکی و گاه شاخهای از زنگنه میدانند هرچند که خودِ آنها خود را از ایل زنگنه میدانند و این مطلب با دستور زبانی و نحوهی ادا و … همخوانی دارد و به واقع این دو گونه، گونهای از گویش زنگنهای است.
باید در این مورد گفت هم لَکها و هم سورانها در حال حاضر دارای خصوصیتهایی هستند که برای دیگر گویشها نیز اشاره شد و بدون شک برای آنها نیز صادق میباشد. برای مثال خود سورانها از سازمانهای ایلی و لهجههای متفاوتی از جمله: سوران، مکریان، بابان، اردلان و جاف تشکیل یافتهاند. لَکها نیز دارای این خصیصه هستند مثلا هوزمانوندها، جلالوندها، بیژنوندها، کولیوندها و … که با وجود دارا بودن اختلافات در تقسیم بندی ایلی و همچنین شیوهی گفتار، یک ساختار شناخته میشوند. یکی از این تفاوتها مثلا در واژهی: “گِستم gistim” = “هِستم histim” که هر دو به معنی “خواستم” است که اولی مربوط به لَکیِ منطقهی كرمانشاه و دومی مربوط به لُرستان است، اما آنها نیز در کل یک لهجه و یک ایل شناخته میشوند.
بر این اساس اگر بخواهیم گویشهای کوردی را بطور صحیح و براساس معیارهایی که در بالا به آنها اشاره شد تقسیم کنیم به شش دسته بر میخوریم که عبارتند از:
- ۱- کرمانجی
- ۲-کلهری
- ۳- زازا- گوران ( زنگنه – هورامی )
- ۴- لُری
- ۵- سورانی
- ۶- لَکی
باید افزود هرکدام از این گویشها خود دارای لهجهها و زیر لهجههای متعدد هستند که در زیر اجمالا به برخی از آنها در هر دسته اشاره و جغرافیای آن را خواهیم شناخت.
گویش کرمانجی:
شامل لهجه هایی چون: جزیری، بهدینانی (بادینانی)، شمزینانی، بوتانی و … که جغرافیای آنها تمامی مناطق کوردنشین کشور ترکیه (شمال کوردستان)، بخشی از مناطق شمالی حریم کوردستان (جنوب کوردستان)، قسمتهای شمالی کوردستان ایران (شرق کوردستان)، مناطق کوردنشین ارمنستان، کوردستان سوریه (غرب کوردستان)، کوردهای خراسان و بسیاری دیگر از مناطق و کشورهای شوروی سابق که کوردها در آن حضور دارند را شامل میشود .
گویش کلهری:
شامل لهجههای: گروسی، کولیایی، فیلی، قصری و … است که جغرافیایش در کوردستان ایران (شرق کوردستان ) شامل استانهای کرمانشاه، کوردستان، ایلام و بخشی از همدان و در حریم کوردستان (جنوب کوردستان) در شهرهای چون: خانقین، مندلی، زرباطیه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته به آن میباشد.
گویش زازا-گوران( زنگنه – هورامی ):
شامل دو بخش زازاکی و هورامی است که از نظر جغرافیایی بسیار از هم دورند اما از نقطه نظر زبانی بسیار به هم نزدیکند و این نزدیکی شامل دستور زبان، دایره واژگان، طرز تلفظ واژگان و غیره اگرچه از نظر سازمان ایلی و جغرافیا هیچ پیوستگی باهم ندارند. منطقهی جغرافیایی هورامی شامل مناطقی در استانهای کرمانشاه و کوردستان درکوردستان ایران و قسمتهایی از استان سلیمانیه در کوردستان عراق میباشد. منطقهی جغرافیایی زازاکی نیز در درسیم و بخشهایی از الازیغ، ارزنجان و دیاربکر میباشد.
گویش لُری:
شامل لهجههایی چون: خورماوهای، چِگنی، بختیاری، ممسنی و … که جغرافیای آن در کوردستان ایران (شرق کوردستان) استانهای لُرستان، کلهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، بخشهایی از استانهای اصفهان، فارس، خوزستان، مرکزی، همدان و ایلام را شامل میشود.
گویش سورانی:
شامل لهجههای: مکری، بابانی، سورانی، اردلانی و جافی است و جغرافیای آن در حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی در کوردستان عراق در استانهای اربیل، سلیمانیه، کرکوک، و شهرهای اطراف آنها و در کوردستان ایران (شرق کوردستان) در استانهای موکریان (آذربایجان غربی) و کوردستان به مرکزیت سنندج میباشد.
گویش لکی:
شامل لهجههایی چون: هوزمانوندی، جلالوندی، چَغلوندی، کاکاوندی و … جغرافیای آن در کوردستان ایران (شرق کوردستان)، هرسین و صحنه و کنگاور در استان کرمانشاه و مناطق و روستاهای اطراف آن، نورآباد، الشتر، کوهدشت و سلسله و دلفان در استان لُرستان، و برخی مناطق استان ایلام را شامل میشود. باید اشاره داشت در برخی مناطق چون کوهدشت جمعیتهای لَک و لُر با هم در این جغرافیا زندگی میکنند.
……………………………………………….
[۱] – Vladimir ، Minorsky
[۲] – کردها نوادگان مادها، ولادیمیر مینورسکی، ترجمهی دكتر كمال مظهر احمد، مجلهی كوری زانیاری كورد، شمارهی اول، ص ۵۶۳، بغداد ۱۹۷۳۳٫
[۳] –Ilya ، Gershevitch
[۴] – کردها نوادگان مادها ولادیمیر مینورسکی، {جلال جلالی زاده، جاماسب کردستانی (مترجمان)}، نشر ژیار، ۱۳۸۲
[۵]– قامووسی زبانی كوردی، عبدالرحمان زبیحی، ص ۳۴، انتشارات صلاح الدین ایوبی، ۱۳۶۷
[۶] – Gernot ، Windfuhr
[۷] – میژوی ئهدهبی كورد، علاالدین سجادی چاپخانهی معارف، سردشت ۱۳۷۱، ص ۴۸-۴۶
[۸] –G. Asatrian
[۹] – D.N. MacKenzie
[۱۰]– زبانهای ایرانی به مجموعهای از زبانهای هندواروپایی اطلاق میشود كه ریشه در زبانهای كهن اوستا و سغدی و خوارزمی و ایسیكتی (اخسیكتی) و … دارند مانند: اوسیتی؛ افغانی؛ فارسی؛ تاجیكی؛ كوردی؛ تاتی؛ تالشی و … كه منظور از زبانهای ایرانی، زبانی به نام فارسی نیست و واژهی ایران به شكل قدیمیتر آن “آریانا” در وهلهی اول فارسی را شامل نمیشده است. /ا.م.دیاكونوف؛ تاریخ ماد، ترجمهی كریم كشاورز، ص ۵۸۱ بنگاه ترجمه و نشر كتاب؛ تهران.
[۱۱] – ولادیمیر مینورسكی، همان، ص ۵۶۳، به نقل از قامووسی كوردی (ترجمه از كوردی به فارسی)
[۱۲] – قامووسی كوردی، ص ۳۹
[۱۳]– ئهم زمانی كوردی بناسن. حهسهن كایا/زانا فارقینی/سامی تان. ص ۱۳
[۱۴] – همان منبع ص ۱۳
[۱۵]– همان منبع ص ۱۳
[۱۶]– همان منبع ص ۱۳
[۱۷] – همان منبع ص ۱۳
[۱۸] – همان منبع ص ۱۳
[۱۹] – همان منبع ص ۱۳
[۲۰] – همان منبع ص ۱۴
[۲۱] – همان منبع ص ۱۴
[۲۲] – زاراوهكانی زمانی كوردی و زمانی ئهدهبی و نووسینیان، گوفاری زانیاری، ژماره ۴ بهغدا ۱۹۷۱ص ۲۲
[۲۳] – قامووسی زبانی كوردی، ص۴۲