مقاله

پژوهشی پیرامون گویش اورامی ، گوران – اردشیر کشاورز

هساره : گويش اورامي و گوران به عنوان شاخه‌ي چهارم زبان كُردي مضاف بر دارا بودن گويشوران محاوره‌اي در بخش وسيعي از كشورهاي ايران و عراق در كُردستان شمالي، مُكري و اردلان و كرماشاهان، زبان نوشتاري شعر در زبان كُردي نيز محسوب مي‌گردد و لذا آن‌چه كه از دواوين شعري و آثار منظوم هجايي چامه سُرايان كُرد در ميان مردم كُرد به جاي مانده است و واجد وزن و اعتبار و صلاحيت لازم و كافي در جهت پشتوانه‌ي علمي زبان كُردي به حساب مي‌آيد با گويش اورامي و گوران است، از اين روي گويش اورامي را آيينه‌ي فارسي نما يا دورنمايي از فارسي كهن و زبان اوستا و زبان پهلوي دانسته‌اند، چرا كه همانندي و هماهنگي نزديكي مابين آن‌چه كه پژوهشگران كُرد، سرودهاي اوستا را با گويش اورامي و سراينده‌ي آن سروده‌ها را زردشت پيامبر ايراني از دودمان كُردان كه زادگاهش اروميه است مي‌دانند، وجود دارد (۱) با اين وصف پيرامون تعرفه و ساختار زبان كُردي و متفرعات گويشي آن كه همان شاخه‌هاي چهارگانه و نزديك به شصت گونه‌ي گويشي است، نظريه‌ي پژوهشگران و مطالعات زبان‌شناختي نيز معتبر و ملاك مي‌تواند باشد كه تفحص در مورد ساختار زبان و تعرفه‌ي آن جنبه‌ي اعتباري و قراردادي دارد و در كليت امر نمي‌توان حكم قطعي براي آن صادر كرد.

از اين روي چنان‌چه زبان اوستا را به گويش اورامي و گوران نزديك و يا همانند دانست بايستي مفاد همان حكم اعتباري پژوهندگان را نيز مشمول آن دانست، چرا كه مطالعات زبان‌شناسي در سال‌هاي اخير، اورامي و گوران را زبان جداگانه‌اي از زبان كُردي دانسته است و پژوهشگراني كه قدمت زبان كُردي را تا حد بيش از هفت قرن و تا نُه قرن پيش از ميلاد مسيح عليه السلام مي‌دانند، موجوديت پوست پاره‌هاي مكشوفه را به عنوان كهنگي زبان كُرد بَل فراتر قدمت گويش اورامي و گوران و به تعبير آنان زبان اورامي شاهد مي‌آورند. (۲) گروهي نيز براين باور هستند كه پيشينه‌ي گويش اورامي به سي قرن مي‌رسد و (واسيلي نيكي تين) نيز مي‌نويسد: «قول عام چنان است كه اگر زبان و ادب فارسي از بين برود، مي‌توان از روي مايه‌هاي اصيل زبان كُردي و فولكلوريك اين قوم، آن را از نوبنياد كرد» (۳) در حالي‌كه اين فرضيه را هم مي‌توان در مورد زبان كُردي صادق دانست و لذا در ميان شعب گويش‌هاي كُردي ديالكتيك اورامي را رگ حياتي تصور كرده‌اند كه بدون اين گويش هويتي براي زبان كُردي وجود ندارد (۴) و اين نيز نظريه و فرضيه‌اي است كه مي‌تواند حكم قراردادي و اعتباري را برآن مجري دانست نه باور قطعي و در هر حال نظريات و فرضيات و پژوهش‌ها پيرامون قدمت گويش اورامي بسيار بوده، از جمله اين كه آمده است: «گويش هورامي، ارزش باستانی فراجهاني دارد و پيشينه‌ي تاريخي آن به مادها و اوستا و هخامنشي و … بر مي‌گردد و دكتر جمال رشيد نوشته است: مبداء زبان كُردي و پيشينه‌ي تاريخي آن به هزاره‌ي دوم پيش از ميلاد برمي‌گردد. از استناد به مندرجات قباله‌هايي كه در اورامان پيدا شده‌اند مي‌توان قدمت تاريخي و ميزان بصيرت و پيش‌بيني و اسلوب كتابت مردم آن‌جا را نشان داد و دريافت كه آنان داراي زبان واحدي بوده‌اند. (۵) در هر حال آن‌چه كه به موجب شواهد تاريخي نظر پژوهشگران را به سمت و سوي گويش اورامي جلب كرد تا جايي كه از آن تحت عنوان زبان و مبداء زبان كُردي ياد شود، بدواً قباله‌هايي بوده است كه در اورامان كشف گرديد و از آن قباله‌ها ذيل عنوان پوست پاره‌هاي مكشوفه هم ياد شد و لذا كشف قباله‌هاي مورد بحث موجب گرديد تا پژوهشگران خودي و بيگانه پيرامون آن اظهارنظرهايي به عمل آورند. (۶) و در اين راستا نظرياتي چند نيز ارائه گرديده از جمله محمدامين هورامي نوشته است «تعداد قباله‌ها سه تاست، كه بر روي پوست آهو نوشته شده، دو نمونه‌ي آن با الفباي يوناني (گريك) است كه قدمت آن به ۸۸-۲۱ و ۲۲ قبل از ميلاد برمي‌گردد.» (۷) شادروان دكتر پرويز ناتل خانلري نيز در اين باره نوشته‌اند: «اين دو سند به دو زبان، يكي يوناني و ديگري پهلوانيك مشتق از آرامي، دراورامان به دست آمده و بر روي پوست آهو نوشته شده است.» (۸) مقايسه و بررسي دو نظريه‌ي محمد امين هورامي و روان‌شاد دكتر پرويز ناتل خانلري، منافاتي را نشان مي‌دهد از جمله دكتر خانلري دو قباله يا دو سند اعلام داشته كه يكي از آن‌ها به زبان پهلوي است؛ در حالي‌كه هورامي عقيده دارد قباله‌ها سه تا هستند، دوتاي آن‌ها به زبان يوناني است كه از جانب پروفسور ايليس مينس  به زبان انگليسي ترجمه شده است و قباله‌ي سوم به زبان آرامي است و به صورت «هُزواريش» (۹) خوانده مي‌شود كه از طرف دانشمندي به نام «كاولي» در سال ۱۹۱۹ م در مجله‌ي آسياي شاهانه چاپ و منتشر شده است. (۱۰) و بر اساس اين واژه‌ها و الفاظ، قباله‌ها، با زبان اوستا اشتراك لفظ داشته و بسياري از واژه‌ها و الفاظ، قباله‌ها، با زبان اوستا اشتراك لفظ داشته و بسياري از واژه‌هاي كهن «اورامي» در آن ديده مي‌شود. دكتر جمال رشيد نيز در اين باره اظهار نظر كرده است كه قباله‌هايي كه در «اورامان»، «پالنگان» پيدا شده از پوست آهو است، كه يكي از آن‌ها با خطر آرايي كهن در هشت سطر نگاشته و به عصر «فراتيس» يا فرهاد چهارم ۲۸ قبل از ميلاد، امپراتور پارت‌ها، برمي‌گردد كه توسط دكتر سعيد خان از شيخ علاء الدين گرفته شده‌اند و به دست پروفسور اپليس مينس رسيده و قباله ي ديگر را براي «كاولي» فرستاده است. (۱۱) مندرجات قباله‌ها، در باره‌ي خريد و فروش و معاملات مي‌باشد كه اسامي خريدار و فروشنده و نام گواهان و شاهدان در آن درج است.

و اما بر مي‌گرديم به سرايش شعر كُردي با گويش اورامي و نام‌آوران آنان بعد از اسلام. نخستين كس عمر و بن لهب يا بهلول ماهي است كه از او و يارانش دوبيتي‌هايي با اوزان هجايي سروده شده است.

دكتر صديق صفي‌زاده مي‌نويسد: «از بهلول دوبيتي‌هايي به گويش گوراني و چگامه‌هايي به زبان عربي به جاي مانده كه برخي از آن‌ها در نامه‌ي سرانجام به نام دوره‌ي بهلول و پاره اي در كتاب‌هاي عربي ديده مي‌شود. اين سروده‌ها گوياي راز دروني و انديشه‌هاي بلند اوست و بيشتر سروده‌هاي بهلول و يارانش به سبك و شيوه ي دوبيتي است و ده هجايي مي‌باشند، ياران بهلول را چهارتن لرستاني نگاشته‌اند با ذكر اين مورد كه تمامي داستان‌هاي رزمي ايران نيز ده هجايي مي‌باشند.»

پي‌نويس

۱- گويش‌هاي بومي مردم استان كرماشاهان يا سير تحول زبان كُردي، مأخذ مورد اشاره پيشين، بخش اول

۲- همان مأخذ

۳- واسيلي نيكي تين، ترجمه‌ي محمد قاضي، كُرد و كُردستان، انتشارات نيلوفر، چاپ دوم، سال ۱۳۶۶

۴- گويش هورامي، و ارزش تاريخي آن، محمد‌عادل محمد‌پور، نشريه سيروان و آوينه شماره ۲۴ ـ سال ۱۳۷۶، در اين مقاله نويسنده از گويش اورامي با عنوان زبان ياد كرده است نه گويش.

۵- تحليل زبان‌شناسي تاريخ ملت كُرد، جمال رشيد، آوينه ۴ ، آن‌چه كه دكتر جمال رشيد از مبداء زباني و به عنوان زبان كُردي از آن ياد كرده‌اند لزوماً نظر مشاراليه و گويش اورامي است.

۶-گويش هورامي و ارزش تاريخي آن، همان.

۷- تاريخ تطور زبان كُردي، محمد امين هورامي، مجله آوينه شماره ۲۴

۸- تاريخ زبان فارسي، دكتر پرويز ناتل خانلري، جلد اول، انتشارات فردوسي، سال ۱۳۷۷ ، چاپ ششم، تهران

۹-  «هُز وارش» را برابر دانسته به اين كه به جهت دشواري در خواندن خط پهلوي بعضي از واژه‌ها و نوشته‌ها را با زبان آرامي نوشته و به زبان ايراني (پهلوي پارسي) مي‌خوانند.

۱۰- تاريخ تطور زبان كُردي، محمد امين هورامي، همان

۱۱- تحليل زبان شناسي تاريخ ملت كُرد، جمال رشيد، همان ص ۲۲

۱۲-نوشته‌هاي پراكنده در باره‌ي يارسان (اهل حق) به انضمام فرهنگ لغات گوراني، تأليف صديق صفي‌زاده بوره‌كه‌يي، موسسه‌ي مطبوعاتي عطايي تهران، چاپ اول، ۱۳۶۱ ، صص۹-۱۰ و

سەرچەوە : هورامان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا