کرمانشاه یا کرماشان؟ – علی شاهمحمدی(علی کلهر)

لازم دانستم یادآوری کنم در این نوشته قصد جبهه گیری در برابر برادران و اقوام دیگری نیست ، صرفاً هویت تاریخی خود را اعلام میکنیم.
جدای از آن که این امر ( فارس خواندن یا سکونت گاه پارسیان نامیدن شهر کرماشان) سیاسی است یا یک اشتباه تاریخی ، تاثیرات آن در روابط اجتماعی ساکنان این شهر و برنامه ریزی های در حال انجام در صدا و سیما و سایر ارگانها قابل اغماض نبوده و نمیتوان بی تفاوت از کنار آن گذشت.
البته پر واضح است که هرکس در انتخاب گویش و .. آزاد و مختار است اما ما رسالت خود را ، آگاهی دادن در باب این موضوع میدانیم.
نخست در باب نام و وجه تسمیه : محققین بر این عقیده اند که واژهی کرماشان از سه جزء «کار – مای – سیای» تشکیل شده و به معنی مکان مقدس مردم ماد است و معنی این سه جزء را در کتیبهی بیستون میتوانیم پیدا کنیم. دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب تاریخ زبان فارسی کتیبه ی داریوش را واژه به واژه معنی کرده که در اینجا به ذکر سه جزء مورد نظر اشاره می کنیم:
Kara یعنی مردم، ارتش.
madai حالت مفعول فیه مفرد مذکر از mada که به معنی «ماد» است.
siyan در زبان عیلامی در کتیبهی بیستون به معنی مکان مقدس است.
مجموع این سه واژه به معنای «مکان مقدس مردم ماد» که در درازنای زمان به گونههای مختلف از جمله: «قرمیسین، قرماسین، قرماشین، کرماشین، کرمیشان، کرماشان، نوشته شده است» . پس همانطور که از نام آن ( با معتبرین ترین سند ، کتیبه بیستون ) پیداست این مکان سرزمین ماد (اکراد امروزی) بوده.
دوم از نظر محدوده جغرافیایی : همانطور که میدانیم ، مردم همجوار هم بر زبان و هم بر فرهنگ اثر میگذارند . برای مثال : شهر همدان به واسته همجواری با استان های قزوین و زنجان تحت تاثیر قرار گرفته و و بخشی از مردم آن به زبان ترکی گرایش پیدا کرده اند . اما شهر کرماشان از هر سو (مطابق نقشه) با کُرد زبانان همسایه است .
کە در این خصوص می توان بە اظهاراتی از آقای نجفی اشارە داشت کە چنین می گوید: « از لحاظ جغرافیایی نسبت دادن هویت فارسی به این شهر مردود است. چرا که شهر کرماشان در مرکزیت مناطق کورد نشین به این ترتیب واقع شده است :
از شمال با سنندج
از مشرق با همدان و لرستان “با حاشیه های ترک نشین و کورد نشین”
از جنوب با ایلام
از غرب با اقلیم کوردستان همجوار است.
اکنون با این اوصاف چه کسی پاسخ این پرسش را میدهد: اگر ریشه شهری کرماشان را فارس بدانیم؛ چگونه می شود که این “شهر با هویتی فارسی” در مرکزیت جغرافیایی پدید آمده باشد که از چهار سوی، در محاصره اقتصادی، فرهنگی و تاریخی کورد بوده و حتی یک روستای فارسی زبان هم ندارد؛ براستی چگونه می توان مدعی هویت فارس برای آن شد؟!
در جواب این سوال یا باید بپذیریم که این قوم مهاجر بوده و در طول تاریخ تحت شرایط خاصی در اینجا اسکان یافته اند؛ یا اینکه باید این را را صحیح دانست که این قوم از آسمان بر این شهر نائل آمده اند؟! »
سوم از نقطه نظر تاریخی : عدّه ای با استناد به این که کرماشان مرکز حکومت ساسانیان بوده آنرا فارس نشین میخوانند . به وضوح میتوان گفت از همان سیاست تنها گفتن بخشی ار حقایق استفاده شده ، چرا که طبق مدارک مستندی ، خیلی قبل از ساسانیان و دوران متاخر مرکز حکومت های مادی (طوایف مختلف آن) بوده که به برخی از انها اشاره خواهم کرد . حال چرا کرماشان را کُرد نمیخوانید؟؟
*در هزاره چهارم پیش از میلاد استان کرمانشاه یکی از مراکز مهم تجاری و بازرگانی بوده و بازرگانان آن با بازرگانان شوشی و میان رودانی به داد و ستد و مبادله کالا مبادرت می ورزیدند. حضور بازارهایی در گودین کنگاور و چغاگاوانه اسلامآباد غرب از آن دوره شاهدی بر این مدعا است. به استناد کتیبههای بابلی وآشوری، ساکنان زاگرس اقوام لولوبی و گوتی بودند.
*در سده سوم هجریکرمانشاه در قلمرو و حکومت صفاریان قرار داشت. در قرن چهارم سلسله کوچکی از اکراد بنام حسنویه درولایات غرب استقلالی پیدا کردند، مؤسس این سلسله حسنویه که معروفترین این خاندان نیز هست نزدیک پنجاه سال حکمرانی کرد و قلعه بزرگ سرماج را مقر خود نمود.
*در سده هفتم کرمانشاهان همچون مناطق خراسان و دیگر بخش های ایران از هجوم مغول آسیب فراوان دید به طوریکه سپاهیان هلاکو در این منطقه قتل و غارتی فجیع به عمل آوردند ولی در اواخر دوره ایلخانی در زمان حکومت ابوسعید این خطه مورد توجه قرار می گیرد به طوریکه در زمان حکومت وی شهر سلطانیه چمچمال نزدیک بیستون احداث گردید . در این زمان همان طوریکه حمدالله مستوفی اشاره می کند کرمانشاهان یکی از ایالت های ۱۶ گانه کردستان بوده است .
*در قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری کرمانشاه مورد تجاوز عثمانیان واقع می گردد. در این زمان هرسین و ماهیدشت حکومت نشین بوده ولی از کرمانشاهان نامی پیدا نیست.
*در زمان صفویه کرمانشاهان اهمیت و اعتبار زیادی پیدا کرد در دوره سلطنت شاه طهماسب اول حکومتی بنام کلهر و در زمان شاه صفی حکومتی تحت عنوان سنقر و کلهر در این حدود تشکیل شد و به خوانین زنگنه تفویض گردید . در حقیقت از این زمان تجدید بنای کرمانشاه و تشکیل ولایت فعلی شروع می شود .
و همچنین در دوره حکومت رضا پهلوی ، برای تغییر زبان این مردم و گرفتن هویت آنها ، کارمندهای ادارات دولتی را از فارس زبان نهاد که مردم به ناچار با آنها فارسی سخن گویند که فارسی آمیخته با کردی بنام فارسی کرمانشاه پدید آمد.در کتاب خاطرات آلمانی آمده مجموعا ۱۰ نفر غیر از کُرد در این شهر دیدم که آنهم کارمند ادارات دولتی بودند.
حال قضاوت با خودتان…
منابع:
• کتاب تاریخ ایران باستان
• آلبرت تن آیک اومستد. تاریخ شاهنشاهی هخامنشی. ترجمهٔ محمد مقدم. تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۲. ISBN 964-00-0466-9.
• احمد بن یحیی بلاذری. «فتحهای جبال-حلوان». در فتوح البلدان. ترجمهٔ محمد توکل. بیروت: دار و مکتبه الهلال، قرن سوم.
• سید ضیاء الدین خرمشاهی. کتاب سبز (بانک اطلاعات استان کرمانشاه). کرمانشاه: کانون تبلیغاتی دالاهو، دی ۱۳۷۵.
• محمدحسین شیریان. تاریخ مطبوعات استان کرمانشاه. چاپ یکم. کرمانشاه: اداه کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه، شورای پژوهشی، دی ۱۳۹۲. ۵۲۲. ISBN 978-964-04-9485-1.
• ابوالقاسم بن حوقل النصیبی. صوره الارض. ویرایش الطبعه الثانیه. [بی جا]: لیدن، ۱۹۳۸م.